١٤٠ چيستان
این وب سایت توسط احمد عینی زاده درست شده است
تاریخ : سه شنبه 24 / 9 / 1392
نویسنده : احمد عینی زاده
1-آن چیست که چه پرباشدوچه خالی وزنش یکی است 2-یک زن وشوهرهفت پسردارندوهرپسریک خواهراین خانواده چندنفرند 3-آن چیست که دررادیو ودریامشترک وهردوآن رادارند 4-آن چیست سفیداست قندنیست ریشه دارد درخت نیست 5-آن چیست سخت است ولی سنگ نیست تخم می گذاردومرغ نیست چهارپا داردوسگ نیست 6-چه پرنده ای است اگرنامش رابرعکس کنیم نام پرنده دیگری می شود 7-آن چیست که باگریستن اسمان اشک آن روان می شود 8-بالای آن جای حساب است،پایین آن بازی تاب است 9-آن کدام گیاه است که اگرنصفش کنی نیم آن لنگ ونیم دیگرش غصه باشد 10-آن چیست به قدر یک گلابی ست.هم سرخ وسفیدوسبزوآبی ست.مه نیست ولی چوماه روشن.بی جان بود وستانداوجان.محفوظ همیشه درحبابی ست 11-آن چیست که پراشک بود دامن او.ازدورچه استخوان نماید تن او.می سوزدومی گویدواین شدفن او.خواهی که شودزده بزن گردن او 12-آن چیست می خوردخون سیاه می رود راه سفید 13-آن چیست اولم هست خانه ومسکن .دومم کشوری ورای ختن.همه ام هست جزوادویه.طبع شدگرم ازان وتنددهن 14-آن چیست من می روم واومی ماند 15-سه دکان تودرتواولی چرم فروش دومی پرده فروش سومی یاقوت فروش 16-آن جیست درختی راکه ایزدآفریده.دوده شاخه بهرش برگزیده.که به هرشاخه ای سی برگ دارد.به هربرگش دودانه میوه دارد 17-آن چیست که همه خورده اندجزحضرت آدم 18-آن چیست که همه می بینندولی خدانمی بیند 19-آن چیست که همه دارندولی اکرم )ص( ندااشت 20-آن چیست که خداوند آن رابه زنان واگذارنکرد 21-آن کدام زمین است که ازاول خلقتش تاکنون فقط یک بارخورشید به آن تابیده 22-آن کدام یکی است که دونمی شود وکدام دوتااست که سه تانمی شود 23-چهارحرف است نام مطلوبی.که تمنای اهل عالم گشت.هست جهانی چنان عجیب.یکی اگرکم کنی بماندهشت 24-آن چیست که مالک ازداشتن ان بی نصیب ومستاجردارا است 25-آن چیست که با یک نجوا می توان شکست 26-آن چیست که دوچشم دارد و وقتی انگشت به چشمانش فرو می کنی گوشهایش تیزمی شود 27-آن چیست که درهرقرن یک بارودرهردقیقه دوبارمی آیدولی درسال هیچ وقت نمی آید 28-آن چیست که برخی حیوانات دردهان وبعضی دردم دارند 29-آن کدام سه هست که هرگزچهارنمی شود 30-از قول من و تو قصه ها مي گويد.آن چيست كه بي زبان سخن مي گويد.بي پرده ز كار اين و آن مي گويد. با آن كه در او نيست نه دندان و نه لب.بي هدف ره مي برد با قلب خون 31- چيست آن ، كز چشمه اي آيد برون.مي شود از سنگ سختي سر نگون.مدتي بر دشت خشكي چون برفت.بيرون و درون شهر جايي دارد 32- آن چيست كه ارغوان قبايي دارد.مانند دم موش پايي دارد. گرد است و مدور است و تاجش بر سر.صد پاره تنش ، ولي ز يك پايه نگون 33- آن چيست كه روز مي نمايد شبگون.همچون دل عاشقان فرو ريزد خون.چون دست به او نهي زند اندازه فزون.اندر وسطش كشتي قير اندوده 34- جامي است در او آب خوش و آسوده.بر جاي نشسته و جهان پيموده.كشتي باني در آن به رنگ دوده.خود جامه همي بافد و او باشد عريان 35-آن چيست كه خودريسد و خود بافد جامه.پوست در پوست گرد يكديگر 36- چيست آن گرد گنبد بي در.رخش از آب ديده گردد تر. هر كه بگشايد اين معما را.گاهي حلال و طيب .گاهي حرام مطلق 37- آن چيست گرد و كوچك ، آويز و معلق.گرد است و دراز و در ندارد 38-آن چيست كه پا و سر ندارد.جز نام دو جانور ندارد اندر شكمش ستارگانند.اندام ظريف چون صنوبر دارد 39-آن چيست قباي زرد در بر دارد.تلخ است ولي طعمي چو شكر دارد زرد است و معطر آيد به مشام.با هزاران سوار مي گردد 40- چيست آن پادشاه هفت اقليم.آمد و فوج شاه در پيچيد ناگهان يك سوار زرد نقاب.چار پاست ، نه كه گاو است 41- سخت است نه كه سنگ.بيابان گرد است نه كه مرد است . تخم ريز است نه كه مرغ است.كليد آهنين قفلش گشايد 42- كدام است گنبدي كه در ندارد.زهر بچه دو صد مادر بزايد،هزاران بچه دارد در شكم بيش.كه ندارد به آشيانه قرار 43- چيست آن مرغ آتشين منقارو قنا عذاب النار ؟ شب و روز اندر آب مي گويد.سرخ و سبز و سپيد پوشيده 44- چيست آن لعبت پسنديده.با دو صد احترام خوابيده ؟ در ميان دو كاسه چوبين.رخت سيه و سبز كلاهي دارد 45- آن چيست كه در برگ پناهي دارد.من در عجبم كاين چه گناهي دارد؟ پوستش بكنند و سينه اش چاك كنند.گر آب تني كني، تنش آب شود 46- آن چيست كه در سه و قت كمياب شود.گر سرد شود ، زندگي از سر گيرد؟ گر گرم شود گريه كند تا ميرد.از خمي هر دو سر به هم دارد 47- اين چه باشد كه پشت خم دارد.صد مني را به پشت بر دارد ؟ وزن او نيست خود به صد مثقال.پرنيان پيكر و آهن دل و فولاد پر است 48-آن چه مرغيست تا اوج هوا رهسپاراست.كاندرين صحرا بديدم يك عجايب جانور 49-يك معما از تو پرسم اي حكيم پر هنر.پاي او مانند اره ، شير سينه، اسب سر، مور چشم ،مار دم ،كركس پرو عقرب شكم.نيم پر شد پر تهي ، يعني چه چيز 50- يك معما با تو دارم، اي حكيم با تميز.مرغ آتشخوارم و آتش پر و بال من است 51-بلبل اين باغم واين باغ بستان من است.هر كه حل كرد اين معما پيرو استاد من است. استخوانم نقره و اندر شكم دارم طلا.كه آتش در ميان آب مي گشت 52- عجايب صنعتي ديدم در اين دشت.دو اسم زنده دارد از دو حيوان 53- عجايب لعبتي زرد است و بي جان.رعنا پسران شوخ و دلكش دارد 54- شيراز پري رخان مهوش دارد.بنگر كه دلم از تو چه خواهش دارد از هر سر مصرعي حروفي بردار.نه در دارد نه ديوار و حصاري 55- عجايب گنبد والا تباري.درونش هست لشكر بيشماري .بنازم قدرت پروردگاري.پريرويان به بستان تازه ديدم 56- عجايب صنعت ناديده ديدم.به يك محمل دو صد دردانه ديدم! چو دست بردم گل از باغش بچينم.همه چادر سفيد سينه بلوري 57- از آن بالا مياد يك دسته حوري.چون به سن سي رسد بچه شود! 58- دختري چهارده ساله بالغ شود.پرش سيب و گلابي 59-دستمال آبي آبي .چشمه آبش را ببين شط فراتش را ببين 60- گنبد سرخ چمني ،توش گل سرخ يمني.لب تا لب آن ميان زنجير است 61- در خانه ما درخت انجير است.آبش بخورم كه گوئيا چون شير است! خنجر بكشم ميانه را پاره كنم.اهل حقه تمام سر بسته62- حقه اي ديده ايم در بسته.صاف و رنگين به يكديگر بسته! همه ياقوت رنگ و لعل صفت.داس ظفرم چو كشت دولت دروند 63-من خود كج و راستان زمن راست روند.از هر طرفي زمزمه زه شنوند! پشت از پي خدمت چه كنم خم كه و مه.زنده نبود تا نكني زاتش بريان 64- چيزي چه بود مرده به يك كنج نهاده.سرش تا نبري نگويد خبر ؟ 65-چه چيز است ، مرغي است بي بال و پر.صد پاره تنش بود ولي به يك پاي نگون 66- آن چيست كه روز مي نمايد شبگون.همچون عاشق زچشم او ريزد خون؟ چون ناز كني تنش ز اندازه فزون.به شباهت نظير يكدگر است 67- آن چه باشد كه زرد مثل زر است.معدنش در ميان دشت و در است ؟ قيمت آن بسي گران نبود.پاي او غرق در دل خاك است 68- آن چه باشد كه سر بر افلاك است.گوشت شيرين و استخوان چاك است ؟ رنگ او سرخ و زرد و گاه سياه .اندر صف مردان خدا جا دارد 69- آن چيست كه جا به كوه و صحرا دارد.سيصد سر و ده شكم دو صد پا دارد از هيبت او جمله بلرزد عالم.مشاطه زلف دلبران است 70- آن چيست كه پيك عاشقان است.رقص چمن از نواي آن است ؟ خنديدن گل ز بوسه اوست.روز و شب گردد و قدم نزند 71- چيست گردنده يي كه دم نزند.برف بارد و ليك دم نزند ؟ نعره او به سان شير بود.اهل حقه ، تمام سر بسته 72- حقه اي ديده ايم در بسته.صاف و رنگين به يكديگر بسته! همه ياقوت رنگ و لعل صفت.وز آتش سرخش تاج و افسر دارد 73- اين چيست كه تاج نقره بر سر دارد.بر گردنش از هر طرفي زنجير است ؟ نا كرده گناه روي او چون قير است.جفتند ولي زهم جدايند 74- يك جفت كبوترند ابلق.از كالبدشان برون نيايند پرواز كنند گرد عالم.برسر هر شاخ او سه دختر افسونگر است 75- اژدري ديدم كه او چارشاخ اندر سراست.هر پسر را بيست و چار فرزند ديگر درخور است برسر. هردختري بنشسته باشد سي پسر.اندر كف مهوشان موزون گردد 76- آن چيست كز او حسن بت افزون گردد.چون آب بدو رسد همه خون گردد،سبز است تنش تا نرسد آب،بدوكهربا پيكر و آدم دم و فولاد سر است؟ 77-آن چيست كه برسينه خصمش گذرست.بار دوم كه زاد جان آورد! 78- بار اول كه زاد بي جان بود.در يك گلاب پاش دو رنگ گلاب چيست ؟ 79- دارم سوال خواجه بفرما جواب چيست.آتش بدو رسيدن و بستن ، جواب چيست؟ سرماي زمهرير كه يخ بست او نبست 80-از همه جا خبر داره نه دست داره نه پا داره.مكان و منزلش زير زمينه! 81- اگر بر سر زند تاج مرصع.رو آتش مي زاري ، يخش مي بنده 82- كاسه چيني،آبش دو رنگه.درون او پر از بچه! 83- نه در داره نه دريچه.چار تا داداش تو يه قوطي 84- قوطي قوطي. سمر قوطي.سفيد كنم لباس و رخت 85- يه ميخ دارم دو سنگ تخت.فوري ميره پاي تو 86- بالا يك و پايين دو.هي قر بزن هي قل بزن 87- لبم به لبت،دستم به گردنت.دو روغن تو يه شيشه 88- اشيشه و مشيشه.آقا خوابيده دراز و باريك! 89- دالون دراز تنگ و باريك.چل عروس تو يه قوطي 90- چل قوطي چل بند قوطي.همه چادر سفيد قوم كلونتر! 91- از اون بالا مياد يه گله دختر.گرده،نه گردكانه! 92- زرده،نه زعفرانه.اگه جات داري.يكيشو وردار! 93- دستمال انار ، پيش زن سالار.كسي رو ندارم بشمره! 94- سيني دارم پر گشواره.صداش نعره ي شيره 95- خودش دسته ي بيله 96- آن چيست كه روز مي دود و شب پاسبان اتاق است؟ 97- آن چيست كه امروز مهمان ماست، فردا نوبت شماست؟ 98- آن چيست كه اگر از ارتفاع زياد به زمين افتد نمي شكند اما اگر در دخمه اي افتد مي شكند؟ 99- آن كدام جانور است كه صبح با چهار پا ظهر با دو پا و عصر با سه پا راه مي رود؟ 100- آن چيست كه روز و شب دستش را به كمرش زده وايستاده؟ 101- آن چيست كه من يكي دارم تو دو تا داري شاه سه تا و پسر پادشاه نه تا؟ 102- آن چيست كه در دنياست، دنيا هم دراوست؟ 103- آن چيست كه تا اسمش را به زبان مي راني مي شكند؟ 104- آن چيست كه هر چه آب در آن بريزند پر نمي شود؟ 105- آن چيست كه هر چه مي دويم به آن نمي رسيم؟ 106- آن كيست كه براي همه ي مردم لباس مي دوزد اما خودش لخت است؟ 107- آن چيست كه ما تصور مي كنيم او را مي خوريم اما در حقيقت او ما را مي خورد؟ 108- آن چيست كه شيرين است و طعم ندارد، سنگين است و وزن ندارد؟ 109- آن چيست كه من مي روم و او مي ماند؟ 110- آن چيست كه بي علم و دانش ،همه چيز را همانگونه كه هست آشكار مي سازد؟ 111- آن چيست كه تا سرش را نبرند حرف نمي زند؟ 112- آن چه كشوري است كه در پيشاني ماست؟ 113- آن چه كشوري است كه در چشم ماست؟ 114- آن چيست كه هر چه آن را بيشتر بكشيم كوتاه تر مي شود؟ 115- آن چيست كه هر چه آن را بيشتر بكشيم بلند تر مي شود؟ 116- آن چيست كه اگر باشد )كور( است و اگر نباشد )كر( است؟ 117- آن چيست كه پدر و پسر دارند اما مادر ندارد؟ 118- آن چيست كه بسيارش كم است و آن چيست كه كمش بسيار است؟ 119- آن كدام يك است كه دو نمي شود؟ 120- آن كدام دو است كه سه نمي شود؟ 121- آن كدام سه است كه چهار نمي شود؟ 122- آن كدام چهار است كه پنج نمي شود؟ 123- آن كدام پنج است كه شش نمي شود؟ 124- آن كدام شش است كه هفت نمي شود؟ 125- آن كدام هفت است كه هشت نمي شود؟ 126- آن كدام هشت است كه نه نمي شود؟ 127-آن كدام نه است كه ده نمي شود؟ 128- آن كدام ده است كه يازده نمي شود؟ 129- اون چي چيه كه روش نقرس ، زيرش طلا؟ 130- اون چيه كه مال توهست ، اما خودت كمتر ازهمه به كارش مي بري؟ 131- آن كدام درنده است كه آدم سرش را مي خورد؟ 132- آن چيست كه در ميان )گربه( ، ماهي است؟ 133- منظور از خروس بيوه چيست؟ 134- فرق چيني و ژاپني در چيست؟ 135- آن چيست كه پر و خاليش يك وزن دارد؟ 136- خداوند متعال چه مي خورد ، چه مي پوشد و چقدر توانايي دارد؟ 137- از صفر تا صد چند تا 9 وجود دارد؟ 138- آن چيست که دو پا دارد و دو پاي ديگر هم قرض مي کند و مي رود و کسي هم به گردش نمي رسد؟ 139- آن چه گرد سبز رنگي است که اگر در آب بريزند،قرمز مي شود؟ 140- نام گلی است که باحذف کردن حرف اولش روی آب شناورمی شود .

جواب ها

. . 1-نوار 2-ده نفر 3-موج 4-دتدان 5-لاک پشت 6- غاز7-ناودان 8-ساعت پاندول دار 9-شلغم نیم آن لنگ است درمعنی 10-لامپ11-شمع 12-قلم نی 13-ادویه 14-ردپا 15-انار 16-سال ماه شب وروز 17-شیرمادر 18-خواب 19-سایه 20-رسالت پیغمبری 21-سطح رودخانه نیل 22-خدادونمی شود وشب وروز هم سه تانمی شود 23-بهشت 24-نقطه 25-راز 26-قیجی 27-حرف ق 28-نیش 29- مدرسه 30- كتاب 31-اشك چشم 32-چغندر 33-شاه توت يا توت سياه 34- چشم 35-عنكبوت 36- پياز 37- انگور 38-خربزه 39-ليمو شيرين 40-ماه و ستارگان و خورشيد 41- لاكپشت 42-هندوانه 43- قليان 44- پسته 45- بادمجان 46- برف و يخ 47- نعل اسب 48- هوا پيما 49- ملخ 50- ماه 51- شمع 52- سماور53- خر بزه 54-شراب 55- خشخاش 56- انار 57- كبوتر 58- ماه 59- آسمان و ستارگان 60- هندوانه 61- نارگيل 62- انار 63- كمان 64-شمع 65- نامه66- شاتوت 67- هويچ يا زردك 68- نخل 69- شير به حروف ابجد 70- نسيم-باد 71-آسياب 72- انار 73- سر قليان 74- زمين و ماه 75- سال، فصل ، شبانه روز و 24 ساعت 76- حنا 77-تبرزين 78- تخم مرغ 79- تخم مرغ 80- باد 81- مار 82- تخم مرغ 83- انار 84- گردو 85- دست تاس) آسياب دستي ( 86- شلوار 87- قليان 88- تخم مرغ 89- شمشير به همراه غلاف 90- قوطي كبريت 91- كبوتر هاي سفيد 92- سكه ، اشرفي 93- آتش در منقل 94- آسمان و ستارگان 95-تفنگ 96- كفش 97- مرگ 98- تخمه 99- انسان در دوران زندگي 100- آفتابه 101- نقطه 102- چشم 103- سكوت 104- آبكش 105- سايه خود ما 106- سوزن 107- غصه 108- خواب 109- جاي پا 110- آينه 111- نامه درون پاكت 112- چين 113- كره 114- سيگار 115- خط 116- حرف واو 117- نقطه 118- دوست و دشمن 119- خدا 120- شب و روز 121- ماه هاي فصل و اضلاع مثلث 122- چهار فصل 123- پنجه دست و پا 124- شش دانگ هر چيز 125- هفت طبقه آسمان و ايام هفته 126- هشت پا 127- اعداد يك رقمي 128-انگشتان دست و دهگان 129- تخم مرغ 130- اسم 131- شير 132- گرمابه 133- خروس بدون حرف واو است كه خرس مي شود134- چيني مي شكند ، اما ژاپني نمي شكند. 135- نوار كاست و ويدئو 136- خداوند متعال غم بندگانش را مي خورد ،عيب آنان را مي پوشد و قدرتش بي انتهاست 137- بيست تا 138- دوچرخه 139- حنا 140- شقایق

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
نشر آثار احمد عینی زاده #ibodi #ahmadeinizadeh